دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۹:۱۳

طلوع سرخ یک اکشن ابلهانه

طلوع سرخ

سینماپرس-گروه نقد/مهدی علیپور

Red Dawn

طلوع سرخ

محصول 2012

هنرپیشگان: کریس همسورث، جاش هاچرسون

کارگردان: دن بردلی

 

یکی از روزها در حالیکه مردم سرگرم زندگی عادی خود هستند ناگهان نیروهای نظامی کره شمالی به آمریکا حمله کرده و بعد از مدتی کوتاه اوضاع را تحت کنترل خود در می آورند. گروهی از جوانان که موفق به فرار از دست ارتش کره شده اند تصمیم می گیرند با یکدیگر متحد شده و در قالب یک گروه پارتیزانی به مقابله با نظامیان کره ای برخاسته و موجبات آزادی آمریکا را فراهم آورند...

 

طلوع سرخ تلاش تحسین برانگیز "دن بردلی" و "کارل الزورث" برای شاد کردن دل کودکان کم توان ذهنی ست. این اثر بسیار مضحک که خبر از هوش بالای سازندگانش می دهد! بر اساس فیلم طلوع سرخ - 1984 به کارگردانی جان میلیوس ساخته شده است. از همان ابتدای فیلم و دقت بر اطلاعاتی بسیار بی ربط که سعی شده با نشان دادن وضعیت سیاسی اقتصادی، بحرانی بودن اوضاع دنیا نشان داده شود، می توان به اوج بلاهت فیلم پی برد.

طلوع سرخ

در آغاز فیلم ابتدا بحران اقتصادی اروپا خصوصا یونان، اسپانیا و پرتغال مطرح شده و سپس به حمله های سایبری به سیستمهای امنیتی آمریکا اشاره می شود؛ پس از آن به کره شمالی اشاره شده و تمام کاسه کوزه ها بر سر آن کشور شکسته می شود. اینکه بحران اقتصادی و حمله های سایبری چه ارتباطی با کره شمالی دارد تا انتهای فیلم به آن اشاره نمی شود که این مطلب نشان از فیلمنامه بی منطق کارل الزورث است که نتوانسته بین اطلاعات داده شده ارتباط سببی بر قرار کند.

 

پس از ورود نیروهای نظامی کره شمالی به آمریکا، چگونگی حمله خصوصا شیوه تصرف آن کشور به هیچ وجه نشان داده نشده و خود به خود بیننده با عمق فاجعه و بحرانی شدن اوضاع آمریکا ارتباط برقرار نمی کند. تنها در چند صحنه بسیار دم دستی فرود چتربازان کره ای را شاهدیم و پس از مدتی طولانی اطلاعاتی مبهم درباره تصرف آمریکا داده می شود. این نوع پرداخت بحران طلوع سرخ را به فیلمهای علمی تخیلی با سوژه تکراری حمله موجودات فضایی شبیه کرده؛ با این تفاوت که در این فیلم هیچ اثری از صحنه های بسیار مهیج، همراه با جلوه های ویژه خاص برای پوشاندن ضعفهای شدید فیلمنامه دیده نشده و تمام صحنه های اکشن فیلم به بدترین شکل خود به تصویر درآمده است.

طلوع سرخ

اساسا هیچ منطقی بر فیلم حاکم نبوده و اطلاعات بی ربط با اصل قصه و سوژه آن یکی پس از دیگری در کنار هم چیده شده و این مشکل در کنار پرداخت بسیار بد شخصیتها موجب نابودی کامل فیلم شده است. به عنوان مثال ناگهان گفته می شود که روسها به نوعی در این حمله به کره شمالی کمک می کنند؛ سپس اشاره کوتاه دیگری به روسها شده و پس از چند صحنه روسها عملا از قصه حذف می شوند. و یا می توان به دیالوگهای بسیار بی ربط فیلم خصوصا دیالوگهای چند گروهبان ارتش آمریکا اشاره کرد که سعی دارند با اطلاعاتی بسیار مبهم بی عرضگی ارتش آمریکا در مقابله با نیروهای متجاوز را توجیه کنند.

 

تنها نکته قابل توجه فیلم حضور کریس همسورث است که او هم با بازی بسیار ضعیف خود پس از نقش آفرینی در فیلم سفید برفی و شکارچی، لکه سیاه دیگری را در کارنامه کاریش ثبت کرد. 

 

 

انتهای پیام/ن.ف

 

 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.